به نام خدا
بي ترديد، رهبري يك جريان نقش بسزايي در پيشرفت آن دارد، اين موضوع چنان واضح است و نياز بدان چنان بديهي است كه به نظر نميآيد نيازي به اثبات باد. اما با اين وجود، تا كنون هيچ شخص يا جريان موفق به كسب رهبري جنبش سبز نشده است كه در واقع خود اين امر، يكي از ويژگيهاي اين جنبش است، معمولا اين رهبران هستند كه جنبشي را طراحي و راهاندازي ميكنند اما جنبش سبز با وجود حضور پررنگ و تأثيرگذاري بيترديدش، رهبر مشخص و شناخته شده اي ندارد بلكه رهبري خود را در خرد جمعي متبلور ميسازد. اما اين ويژگي بزودي پاشنه آشيل اين جنبش خواهد شد، به رهبري مشخص و محور، كه خواستههاي جنبش را نمايندگي كند و آن را به حركت درآورد و براي كسب امتيازهاي مبارزاتي از آن استفاده كند، و هر از گاهي در برابر مخالفينش اظهار وجود كند، اين جنبش اندك اندك دلسرد شده يا به رفتارها و گزينههاي فردي بياثر و بحثهاي روشنفكرانه خوددرماني تبديل ميشود.
اما نظرمن از رهبري، رهبري فردي نيست كه اين جنبش چنين رهبري را نه باور دارد و نه برميتابد و نه كسي انفرادا حاضر است چنين رهبري را بپذيرد. بهترين گزينه، تشكيل هسته رهبري با افرادي مشخص و شناخته شده و فراگير و با مانفيستي دربرگيرنده مطالب زيربنايي و كلي جنبش همچون دمكراسي، حقوق بشر، سكولاريسم است. همچنان كه ميتوان از اين هسته رهبري به اتاق فكر تعبير كرد. مهم آنست كه فراگيري و عمل در چارچوب مانفيست، موجب اعتماد و اطمينان گردد.
اگر چنين هسته رهبري وجود داشت، بايد يك فراخوان هيچ زنداني سياسي در بند نميماند، هيچ قلدر سپاهي و پليسي به خود اجازه سركوب مردم را نميداد، كارگران و كارمندان به پيگيري خواستههاي خود اميدوار ميشدند، نظام دست از سرمستي برداشته و خود را در برابر رقيبي توانمند مييافت.
از كساني كه توانايي ايجاد يا پيگيري ايجاد چنين هستهاي را دارند، درخواست ميشود كه لحظهاي ضرورت اين امر ترديد نكرده و تمام هم خود را براي برآؤرد شدن اين خواسته به كارببرند.
به اميد تشكيل هر چه سريعتر هسته رهبري يا اتاق فكر براي جنبش سبز