سروش: اگر این سایه شوم (ولایت فقیه) از سر ایران برداشته شود مردم ایران می توانند رنگ آزادی و عدالت را ببینند. |
دکتر سروش در گفتگویی که با روز آنلاین داشته است با اذعان به تنوع صداها در جنبش سبز می گوید: «در درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپها و سکولارهای فلسفی و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه میتوان انکار کرد و نه میتوان مخفی نگاه داشت.»
او در باره بحثهایی که پس از بیانیه او و چهار نفر دیگر از روشنفکران و فعالان منتقد نظام ولی فقیه مطرح شد می گوید خود بیانیه نشانه وجود تنوع فکری در جنبش است: «اینکه گروهی در بیانیهای درباره جنبش سبز سخن بگویند به معنای نفی گروه یا اندیشه دیگری نیست. اتفاقا ما آشکارکننده همین پلورالیزم و تکثر هستیم که یک بخش ما روشنفکر دینی است و بخش دیگر آن سکولار فلسفی است و همه اینها در درون جنبش سبز موجودیت دارند و در آینده ایران هم فصل و نقش هر کدام مشخص خواهد شد.»
«ما الان همگی باور داریم که در جامعهمان استبداد دینی حاکم است و قبل از استبداد دینی و قبل از انقلاب 57، استبداد سلطنتی حکم بوده است. حال اگر ما میتوانیم از استبداد دینی سخن بگوییم، پس می توانیم از دموکراسی دینی هم سخن بگوییم.»
دموکراسی دینی به عقیده دکتر سروش یک نظم دموکراتیک است که «به همه شهروندان حق مساوی دهد، حق مشارکت سیاسی و تمامی حقوق لازم در نظام دموکراسی به افراد داده شود و مهمتر از همه یک قوه قضاییه مستقل به وجود آورد که رکن اساسی هر نظام دموکراتیک است و البته هیچ منافاتی با اسلام ندارد.»
دکتر سروش در عین حال می گوید: «فقه اسلامی و به تبع آن فقه جعفری، محدودتر از آن خواهد بود که بتوانیم همه قوانین را از آن استخراج کنیم، کافی است ما قوانینی بنویسیم که با قطعیات و ضروریات اسلامی منافات نداشته باشد.»
او مناسبترین پرسش در یک رفراندوم آینده را پرسش از اختیارات ولی فقیه می داند: «جایگاه ولایت فقیه و اختیارات آن باید مورد سئوال قرار گیرد.»
از نظر دکتر سروش، «تئوری ولایت فقیه، عین استبداد دینی است. با این تئوری اصولا نمی توان نظم دموکراتیک به وجود آورد. حتی هیچ کس نمی تواند در ذیل تئوری ولایت فقیه، عدالت بورزد چون همان گونه که فیلسوفان قدیمی گفتهاند، قدرت مطلقه فساد مطلق میآورد. پارساترین فرد هم اگر در راس جامعه با قدرت غیرپاسخگو قرار گیرد بعد از چند سال بسیار از عدالت فاصله خواهد گرفت.»
«اگر این سایه شوم از سر ایران برداشته شود و آفتاب عدالت بتابد مردم ایران میتوانند رنگ آزادی و عدالت را ببینند.»
او سوی دیگر بحران سیاسی در ایران را اندیشه های افراطی مهدوی می داند: «امروز مشکل ما گره خوردن و ازدواج قدرت با افراطگرایی مهدویتگرایانه است. این افراط گرایی مهدویت گرایانه همیشه به صورت یک جریان باریک در جامعه وجود داشته و بعد از این هم خواهد داشت ولی بستر دسترسی آنها به قدرت و حکومت است که باعث این همه آفت و آسیب شده است. اگر یک نظم دموکراتیک در جامعه به وجود آید این افراد اصولا در حاشیه خواهند ماند بدون اینکه نزاعی صورت گیرد، خشونتی ورزیده شود و هزینه ی گرانی به جامعه تحمیل شود.»
منبع:
روزآنلاین