shabname
تعداد پستها : 4 امتیاز : 5336 اعتبار : 1
| Subject: سبز بودن چه جرم سنگینی ست 2010-04-30, 08:30 | |
| واپسین روزهای فصل بهار برگها در هجوم پاییزند زردها روی شاخه می مانند سبزها روی خاک میریزند جای عطر گل عقاقی و یاس بوی خون در فضای این شهر است بوی احساس سربلندی و اوج با تمام درختها قهر است در کف سنگ فرش هر کوچه خون ناحق لاله را شستند غافل از اینکه در تمامی شهر سروها جای لاله ها رستند شب به شب روی هر شاخه ی سرو قمری و چلچله هم آواز است بانگ الله اکبر از هر سو نغمه ساز است و نغمه پرداز است هر دهانی که بوی گل میداد دوختندش به جوش سوزنها ناله ی پر شرار مرغ سحر معنی اش امتداد بی دینی ست در زمستان ذوق و اندیشه سبز بودن چه جرم سنگینی ست ساقه هایی که سبزتر بودند سرخ گشته به خاک غلتیدند باقی ساقه ها از این ماتم برگهای سیاه پوشیدند نخل را کنده بید می کارند بید مجنون کجا ثمر بدهد ای که بر روی ماه چنگ زدی باش تا صبح دولتت بدمدمحمد علی پیام | |
|