به نام خدا
همچنان كه همه مطلع شدهاند پروانه فعاليت حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي توقيف شد. بنده نميخواهم در باره ماهيت اين دو حزب و سازمان سخن بگويم كه ماهيتي نخبگاني داشته و صرفا براي مهرهچيني و يارگيري از ميان نخبگان سياسي براي اداره كشور عمل ميكند و دايرهاي بسيار تنگ از حضور مردم و نيز لبريز از افراد فرصتطلب ميباشند و دقيقا نوعي باند سياسي و اقتصادي ميباشند. اين اينجانب ميگويم كه ساليان پيش چندين بار تلاش كردم به نحوي وارد يكي از اين دو تشكل بشوم براي گسترش فعاليتهاي سياسي خود اما به جهت عدم شهرت سياسي يا اقتصادي حتي جواب سلامم را ندادند و سپس تعدادي از دوستان خود را ديدم كه تا در دوران خاتمي پستي پيدا كردند بلافاصله عضو حزب و سازمان شدند؟!
اما سخن در اين است كه اين دو ارگان در حقيقت سالهاي سال است كه فعاليتهايشان متوفف شده است، نه همايشي، نه روزنامه و مجلهاي، نه فراخواني، نه اعتراضي،نه اعتصابي، و نه هيچ چيز ديگر، شير بييال و كوپال بودهاند و صرفا نقش زينت المجالس نظام را تا كنون ايفا كردهاند. اين چه حزب و سازماني است كه تعداد زيادي از اعضاي عالي و داني آنها را ميگيرند زندان ميكنند شكنجه ميدهند و سر آخر براي ورود به انتخابات شوراها اطلاعيه ميدهند همچون يك حزب و سازمان دولتي؟! هر كجا دنيا كه باشيم چنين برخوردي نسبت به حزب و سازماني كه ادعاي گستردگي و قدرت ميكنند بشود، حداقل يك اعتصاب در برنامه آنها ميباشد. اما دريغ از يك گل بالاتر گفتن اين آقايون.
بنابر اين توقيف فعاليت اين دو ارگان در حقيقت مانند خريدن آبروي اين دو است و خدمتي است كه نظام به آنها ميكند و الا عملا اين دو حزب و سازمان ابتر بوده و از ابتدا ناقص الخلقه به دنيا آمده بودند.
به اميد پيروزي جنبش سبز ايران