به مناسبت آزادی دکتر تاجزاده
فریاد آشنا به مناسبت آزادی دکتر تاجزاده و به امید آزادی سایر عزیزان دربند
هیهات گر که مردی کو راد رفته باشد
بر این رباط کهنه، دلشاد رفته باشد
نالم ز مردمی که خوابند همچو کبکی
هرچند بر جهانی بیداد رفته باشد
آزادی ار بمیرد، دادی دگر نماند
بنیان عاشقی هم بر باد رفته باشد
آن کو ز داد دم زد جانا نه اهل داد است
آزاد مرد کی با صیاد رفته باشد
گر "باقی" است و "قابل"، کس بر ستم مقابل
اما بود به زندان، کی داد رفته باشد؟
از خاتمش منامید او پست تر زخاک است
عالم کجا خلاف استاد رفته باشد؟
گر بیرق هدایت آن عامل فساد است
باید بهشت دزد و شیاد رفته باشد
آن حامی ستم را عادل چگونه نامند
بهتر که او به نام حداد رفته باشد
گر جنتی همین است جنت نمی روم من
این جنتی است کانجا شداد رفته باشد
اینان اسیر دنیا گشتند و غافلانند
آزاده کی به دنیا معتاد رفته باشد؟
بر مرد روشن اندیش اینان بها ندادند
باکی مباد گر رای آباد رفته باشد
گر بیستون بگردند از فخر و ایستایی
خردند گر ره عشق فرهاد رفته باشد
بشنو کنون "حزینا" شعرت در این معانی
"ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد"
آن کو اسیر راه آزادی و خرد شد
در قلب آگهان چون اولاد رفته باشد
آگاهی ار فزون شد خرسند باش و خشنود
حتی اگر سر دار، "فریاد" رفته باشد