این سخن امروز نیست، تازه از زندان آزاد شده بودم، فکر می کنم مرداد ماه بود، در محضر یکی از فقها و علمای جناح حاکم بودم ( همان جناحی که خود را به غلط اصولگرا می نامند! همان جناحی که تمام اصول را فدای حکومت می کند! همان جناحی که همه چیز را برای حفظ حکومت حلال می کند! همان جناحی که می گوید برای حفظ نظام اگر نبود حاکم عادل باید از حاکم فاسق حمایت کرد! همان جناحی که همه چیز را ، خدارا، پیامبر را، علی را، فاطمه را، حسن و حسین را، اولاد حسین را، مهدی را، قرآن را، نهج البلاغه را، نهج الفصاحه را، صحیفه سجادیه را، مفاتیح الجنان را، کتب اربعه را، قانون را به نفع خود مصادره به مطلوب می کند، همان جناحی که فقط یک اصل دارد و آن حکومت است!) حاشیه نروم، کجا بودم ؟
در محضر یکی از علمای این جناح بودم، استناد می کرد به آیه 33 سوره مائده و می گفت: " آقایان خاتمی، موسوی و کروبی محاربند و باید کشته شوند یا به دار آویخته شوند و یا دست راست و پای چپ آنها قطع شود!
نگاهی به آیه بیاندازیم و سپس شان نزول آیه را بررسی کنیم :
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ
" جزای کسانی که با خدا و پیامبرش می جنگند و در زمین فساد می کنند، آن است که کشته شوند، یا به دار آویخته شوند یا دست و پایشان( یکی از چپ یکی از راست) قطع شود یا از بلادشان تبعید شوند..."
اما باید دید شان نزول آیه چیست؟ آیه در مورد افراد ضعیفی است که به پیامبر (صلی الله علیه و آله) پناه آوردند، آن بزرگوار آنان را در حومه خوش آب و هوای مدینه اسکان داد، چون قدرت یافتند، کشاورزان و چوپانان مسلمان را کشتند و دست و پایشان را قطع کردند و چشمانشان را از کاسه درآوردند، به طرز فجیعی مسلمانان را مثله کردند و اموال آنها را به تاراج بردند، این آیه امر می کند با این مفسدان و محاربان چنین مقابله به مثل شود، اولاً آنها چشم درآوردند که در آیه چنین گفته نشده است، آنها مثله کردند که باز جزای سبکتری است و حتی حق تعالی در قصاص امر فرموده دست و پا را در خلاف جهت قطع نمایند تا با حفظ تعادل بتواند امور خود را انجام دهد و سربار نباشد. در آخر آیه نیز نفی بلد و تبعید دارد، که این هم برای آن مفسدان و جنایتکاران مجازات خفیفی است.
آیا آقایان خاتمی، موسوی و کروبی سلاح برداشته اند؟ آیا به سوی مردم تیراندازی کرده اند؟ آیا با اتومبیل و موتور بر مردم تاخته اند و دست و پایشان را شکسته اند؟ آیا با گاز اشک آور و فلفل مردم را کور کرده اند؟ آیا دست و پایی قطع کرده اند؟ آیا کسی را کشته اند و بعد گفته اند مننژیت گرفت و مرد؟ آیا به مسلمانی تجاوز کرده اند؟ سلاح گرم و سرد که هیچ آیا باطوم و تسمه و کابل و سیم گارو در دست این بزرگواران دیده اید؟ آیا از پنجه بوکس ها و سنگ اندازهای وارداتی در نزد آنان دیده اید؟ آیا دشنه و قمه و شمشیر که مردم دیدند نزد آنان بود؟
منصف باشیم، کدام محاربند، کدام طرف زدند و کشتند و شکستند و بریدند و دریدند، و کدام یک خوردند و مردند و دم بر نیاوردند! کدام محاربند، قاتل ندا یا ندا؟ آنان که به کوی حمله کردند، یا آنان که در کوی جان باختند؟ کدام یک را باید به دار آویخت؟ روح سبز سهراب را یا قاتلین او را؟ کدام دست را باید برید؟ دست قلم شده دخترکان جوان سبز پوش را یا دست قضات وطن فروش را؟ کدام پا را باید شکست؟ پای شکسته شهید روح الامینی را یا پای دژخیمان کهریزک را؟ کدام را باید کشت؟ سید روحانی که شب عاشورا در جماران ذکر مصیبت علی اکبر حسین (علیه السلام) می خواند؟ یا چماق بدستانی که شیشه بیت امام و سر و سینه دختران جوان را می شکنند! کدام محاربند؟
بسیجیان عزیز، بخود آیید، من نیز یک بسیجی ام، همه این اعمال ، زشت و قبیح است، اما شما خود را با یک مسئله توجیه می کنید، آیا حکومت اسلامی می تواند توجیه همه بدیها باشد، کدام نظام را می خواهید حفظ کنید؟ نظام ارزشی اسلام یا نظامی که بویی از ارزشهای اسلامی نداشته باشد؟ انتخاب با شماست.
88/12/18 مهدی خزعلی